من آگاهانه در این راه قدم گذاشتم و برای پیروزی اسلام و قرآن در جبهه ها فرستاده شدم. بر هر مسلمان ایرانی واجب است که برای به جا ماندن دین اسلام و قرآن از کشور اسلامی خود دفاع نماید.
--------------------------------------
یا مرگ یا جبهه
همرزم شهید: سن شهید خیلی کم بود و برای اعزام شناسنامه ی خود را دستکاری می کرد و سن خود را افزایش میداد. یادم می آید در اعزام اول به دلیل اینکه سنش کم بود در چالوس از اعزام وی جلوگیری کردند. شهید هم که عزمش را جزم کرده بود که حتما برود جبهه، زیر چرخ اتوبوس دراز کشید و گفت:« یا منو بکشید یا اجازه بدید برم جبهه...» که توفیق نصیبش شد.
کمک در لحظات آخر
همرزم شهید: تو عملیات شدت پاتک دشمن زیاد شده بود. ایشان در حال پیشروی بود که متوجه شد یکی از رزمنده های بسیجی مجروح شد. با اینکه قد و هیکل رزمنده ی مجروح خیلی بزرگتر از ایشان بود اما به هر سختی ای که بود او را عقب آورد و به سرعت خود را به رزمندگان دیگر رساند و وارد عملیات شد.
او در این عملیات از ناحیه ی سر مجروح و شهید و مفقود شد.